مصاحبه با رستم جودی عضو شورای رهبری KCK
02 Adar 2011 Çarşem
خلق کرد، جنبش آزادی و رهبرآپو را همچون تنها نماینده و بدون آلترناتیو برای خود میپذیرد
مصاحبهبا رستم جودی عضو شورای رهبری KCK
توطئه چیست و منشا آن کدام است، توطئهگران چه هدفی از انجام این کار دارند؟
توطئه فعالیتی است که در آن یک طرف در مقابل طرفی دیگر، شخصی در مقابل شخصی دیگر، نیرویی در مقابل نیرویی دیگر و یا در کل سیستمی در مقابل یک سیستم دیگر انجام میدهد. این فعالیت، فعالیتی است غیر حقوقی که بدون اساس گرفتن شیوه روابطی که به گونه اخلاقی پذیرفته میشود، و یا همچون پیمان انعقادی مورد پذیرش واقع شده، به منظور نابود ساختن طرف مقابل که میتواند یک نیروی سیاسی، سیستم، دولت و یا حتی شخصی، از راههای فریب، دروغ، خیانت و شیوههای مخفی که رابطهای با روش اخلاقی و روشهای انسانی که میان انسانها برقرار شده باشد، ندارند. و هنگامی که این روشها بکار برده میشوند میتوانیم به آن توطئه بگوییم. یعنی فعالیتی که در آن قوانین موجود زیر پا گذاشته شده باشند. البته توطئه در تاریخ انسانیت سابقهای طولانی دارد. بیگمان در جامعهای طبیعی که زندگی کمونال بر اساس آزادی و برابری وجود داشته باشد، نیازی به توطئه وجود ندارد.
در تاریخ انسانیت توطئه با فرادستی، حکمرانی، دولت و استعمار شناخته شده است. هنگامی که انسان دسترنج انسان را استثمار نموده و نیروهای حاکم در کشوری خلقهای دیگر و کشورهای دیگر را مورد استعمار قرار دادهاند، یعنی در کل ارتباط مابین انسانها خارج از پرنسیب آزادی، برابری و احترام متقابل انجام شدهاند، بیشتر بر اساس فشار، غارت، استیلا، کشتار، و تصفیه کردن پیشبرد یافتهاند. در چنین زمانی توطئه در تاریخ انسانیت جای گرفته است. بدون شک انسان موجودی است که همیشه در جستجوی آزادی است به همین علت انسان هیچگاه برای مدتی طولانی حکمرانی، فرودستی و بردگی را نمیپذیرد شاید برای مدتی در نتیجه عدم نیرو ، درک و شعور انسان به گونهای فرودستی تحمیل شده را پذیرفته باشد، بردگی و هر نوع استعماری را پذیرفته لیکن هنگامی که اندک اندک علم و آگاهی انسان به خودآگاهی میرسد و فرودستی، حکمرانی، دولت و استعمار را میشناسد از موضع مخالفت و مقابله بر میآید و برای اینکه این موضع مقابله تصفیه شوند از جانب سیستم حاکم که راههای بسیاری را در پیش گرفتهاند در وهله نخست خواستهاند با نیروی فرهنگی، و ایدئولوژی خود انسانها را ساکت کنند و هنگامی که این کافی نبوده باشد با جنگ آشکارا، قتلعام، شکنجه و کشتار در طلب بودهاند که به استاتوی حاکمیت و استیلای خود ادامه دهند.
البته که گاهی نه راههای فکری، فرهنگی، ایدئولوژیکی و نه روش جنگ برای اینکه یک سیستم حاکم بتواند به حاکمیت خود ادامه دهد، کافی نمیباشد. خلق و نیروهای اجتماعی آزایخواه هنگامی که به پا میخیزند نیروی حاکم قدرت کنترل آن را نخواهد داشت نه با نیروی نظامی و نه با نیروی ایدئولوژیکی. آنگاه نیز نیروی حاکم در پی راههای دیگری بر میآید. برای اینکه بتوانند مبارزه خلقها و انسانها را خنثی نموده و تصفیه نماید، رهبری جنبش آزادیخواه را مورد هدف قرار میدهد با دزدی و خرید برخی نفس ضعیف و شیوههای دیگری تصفیه کرده و بدین شکل خلقها را بدون رهبر باقی میگذارد و یا نیز با روشهای خود مابین خلقها و نیروهای آزادیخواه در جامعه اختلاف ایجاد میکند در چارچوب اشاعه فتنه، و فسادی در مقابل همدیگر قرار میدهد. بدین شکل نیروی مقابل خود را ضعیف نموده و بر طول عمر خود میافزاید. یا نیز با برخی شیوههای دیگر سیستم اخلاقی و ارز شی جامعهای را تصفیه کرده بطوری که آن جامعه را به سطحی میرساند که دیگر در برابر حقوق، آزادی، و تمامی مشکلات اساسی که با آن روبرو میماند حساسیت و هوشیاریش کاهش یافته و دیگر آمادگی مقاومت از خود نشان نمیدهد. با این اشکال توطئه همچون شیوهای بازی در وهله نخست بویژه از طرف نیروی حاکم برای اینکه بتواند هژمونی، حاکمیت و استثمار را بدون وقفه ادامه دهد، بکار گرفته میشود. بدین شکل میتوان متوجه شد توطئه روش شناخته نشده و مورد قبول واقع نشده از طرف انسانها است و حتی نسبت به قانونی که خود این حاکمان وضع کردهاند، غیر حقوقی است. کاملا بر اساس فریب، دروغ، کارهای پلید انجام میشود و کاملا مرتبط با برخوردی دولتمحور، استعمارگر و سیستم حاکم است. یعنی مرتبط با برههای است که انسانیت واقعیت طبیعی خود را از دست داده و از آن پس ظلم وستم بر انسانیت با ایجاد صنف، دولت، هیرارشی و حاکمیت و دوگانگی گسترش یافت. یعنی همچون ویژگی یک انسان طبیعی نبوده بلکه از ویژگیهای حاکمیت است.
در تاریخ خلق کرد، بدون شک در برابر مبارزه برحق کردها توطئههای بسیاری انجام شده اند، یعنی بازیهای بیشماری بر روی خلق کرد انجام شده است، این توطئهها بیشتر در کدام چارچوب بوده و چگونه انجام گرفتهاند؟
البته خلق کرد بیشتر از همه خلقهای دیگر با توطئه و خصومت روبرو مانده است. علت آن جغرافیایی است که خلق کرد در آن زندگی میکند این خاکها ارزشهای اجتماعی بسیاری را در دامان خود پرورش داده است. بویژه در این جغرافیا انقلاب بنیادی انسانیت همچون انقلاب زراعت و آبادیها بوجود آمدهاند. یعنی جغرافیایی که در آن ویژگی و ارزش جامعه طبیعی پرورش یافته و پیشبرد داده شده است. بیگمان چنین جغرافیایی و خلقی که بر روی این خاکها زندگی میکند همیشه مورد هدف نیروهای حاکم و دولتمحور و یا با عنوانی دیگر تمدن حاکم قرار گرفتهاند. برای این نیز تاریخ خلق کرد تاریخ مبارزه در برابر استعمار و حاکمیت است. لیکن این مبارزه در شرایط عادی که بشیوه سنت در میان نیروهای مخالف پیشبرد داده میشود، نبوده است. بیشتر در کنار یورشهای بزرگ، از روشهای قتلعام، تصفیه و غارت همیشه با بازیهای مخرب برای تجزیه و تصفیه موجودیت و ناتوان ساختن خلق کرد استفاده شده است. بویژه اگر که امروز مشکل اتحاد ملی، و استعمار در میان خلق کرد وجود دارد، در نتیجه توانایی دشمن در تصفیه خلق کرد بطور فیزیکی و با روش نظامی نبوده است. کاملا بلعکس همیشه با مقاومت و شیوه مقاومتی که از خود بروز داده است توانسته حملات استعماری را خنثی نماید. بدین علت دانسته میشود که نیروهای استیلاگر روشهای مخفیانهای برای دستیابی به اهداف خود در کردستان در پیش گرفتهاند. به این خاطر نیز امروزه این تجزیه در میان خلق کرد، خانوادهای و عشیرهای که در میان کردها و بخشها گسترش یافتهاند، طبیعی نمیباشد همچنین روش حاکم استعمارگری در کردستان همه در نتیجه نقشه مخفی که خلق کرد از آنها اطلاع نیافته انجام گرفتهاند. در تاریخ چهار پنج قرن اخیر کردها با موارد بسیاری روبرو ماندهاند. نمونهای به نام قلعه دمدم وجود دارد. یعنی حملهای که به قلعه دمدم و امیر قلعه صورت گرفته با یک توطئه مرتبط است. یعنی کسانی که تحمل سازمانیافتگی خلق کرد را نداشته از روی حسد به فتنهانگیزی پرداختهاند. در نتیجه فتنهگری موجودیت خلق کرد که در آن وقت بطور یک دولت تحت حمایت شاه ایران با حملهای بزرگ مواجه شده و در برابر آن حمله نتوانسته از تصفیه شدن رهایی یابد. همچنین در زمانهای مختلف همیشه خلق کرد در معرض این روشهای توطئهآمیز قرار گرفته است. بویژه بعد از آنکه استعمارگر جهانی جایگاه کردستان را براساس تجزیه و انکار تعیین کرده و بر اساس تصفیه و انکار خلق کرد حکم صادر کردند، کردها در برابر این سیاست برای آزادی خود با سرهلدان مقاومت نمودند. در شرق، جنوب، جنوب غربی، و بویژه در شمال کردستان سرهلدانهای بیوقفهای انجام شدند. در نتیجه این سرهلدانها صرف فاکتور نظامی تعیین کننده نمیباشد. حتی تنها با فاکتور نظامی این سرهلدانها با شکست مواجه نمیشدند. بیشتر از فاکتور نظامی مورد تعیین کننده در تصفیه این سرهلدانها توطئه و بازیهای است که انگلیسیها در برابر سمکو، شیخ محمود برزنجی، و تمامی جنبشهای کردی در شمال کردستان در میان سالهای 1925 تا 1938 و در برابر جنبش کردها در جنوب غربی کردستان انجام داده است. وقتی که به مرحله جمهوریت مهاباد در سال 1945 و 46 در شرق کردستان مینگریم سبب متلاشی شدن آن جمهوریت چه بود. علت اساسی توانایی نظامی دولت ایران در تصفیه نبود بلکه توافقی منفعتطلبانه مابین حکومت مرکزی ایران و دولتهایی همچون انگلیس و روسیه سبب از بین رفتن جمهوری مهاباد شد. همچنین در جنبش جنوب کردستان بویژه تراژدی که در سال 1975 بوجود آمد بیگمان نمیتوان با فاکتور نظامی و یا نیروی نظامی دولت عراق توجیه کرد. بلکه بیشتر از آن هنگامی که در جایی حتی دور از منطقه در کشور جزایر در شمال آفریقا نیروهای حاکم بر کردستان، دولت ایران و عراق به تفاهم میرسند و این با رهنمود و میانجیگری دولتی بزرگ در سطح بینالمللی همچون امریکا جنبش کردها با شکست و نابودی مواجه شده و متوقف میشود. امروزه نیز به شکلی گسترده توطئه انجام میشود که میتوان بر آن تامل کرد فقط در کل اگر که امروز وضعیتی نامطلوب در کردستان وجود دارد بخصوص تضعیف روح ملی مابین خلق کرد، و مشکل مرتبط با آن و تجزیه کردستان همه، به شکلی معمولی بر اساس قانون بینالمللی ایجاد شدهاند. کاملا بر اساس سازش و منفعت مابین نیروی بینالمللی و نیرویهای منطقهای در اخفا بدون اطلاع خلق کرد به اشکال فریب، بازی، دروغ، ایجاد اختلاف، و اشاعه بذر فتنه در میان خلق امروزه شاهدیم که خلق کرد بدین شکل در وضعیتی ضعیف قرار دارد.
به تاریخ PKK که مینگریم در واقع میتوان دید که واقعیت توطئه به شکلی فشردهتر، سختتر ادامه یافته است، از طرق متفاوتتری بر علیه جنبش آزادیخواهانه خلق کرد انجام داده شده است. اینها بیشتر در کدام موارد تعمق یافته است؟ یعنی آیا توطئههای که در مقابل PKK انجام شدهاند از نظر راه و روش تفاوتی با توطئهها در مقابل سرهلدانهای دیگر دارد؟
بدون شک متفاوت است یعنی شیوههای توطئه که جنبش PKK با آن روبرو شد با زمانهای گذشته متفاوت میباشد. بشکل ریزتر و پیچیدهتری انجام شده و نیروهای بینالمللی بیشتری در آن شرکت جستهاند. همهجانبه بوده یعنی فقط به یک شکل و از یک جنبه نیست، علت آن نیز بویژه با وضعیت خود PKK مرتبط است. PKK در کردستان وضعیت نرمالی نمیباشد تفاوت و تمایز PKK آن است که در زمانی که نه نیرویی از منطقه و نه یک نیروی بینالمللی نمیخواست و چنین انتظاری نیز نداشت جنبشی به شکل PKK پدید آید. به این دلیل نیز PKK به منزله ظهور در اصل دور از انتظار نیروهای حاکم بر کردستان و نیروهای بینالمللی پدید آمد. به این خاطر PKK در آغاز حرکت خود نیز با آن نیروها روبرو ماند. اگر که توجه کنیم هر زمان که جنبشی سیاسی، نظامی در کردستان پدید میآمد همیشه مشاهده شده تا اندازهای در خدمت منافع نیرویی و یا دولتی در جهان و یا منطقه خاورمیانه قرار میگرفته است. به این علت نیز میتوان گفت که انگلیسها برای اینکه بتوانند شروط خود را بر روی ترکیه و ایران تحمیل کنند از جنبش کردها در آغاز سده بیستم بهره جستهاند. این مورد به این معنا نیست که ارتباط ارگانیک مابین جنبش کردها و دولت انگلیس وجود داشت. چنین رابطهای وجود نداشته است اما تا زمانی که این دولتها یعنی انگلیس و یا فرانسه توانسته باشند شروط خود را بر دولتهای منطقه تحمیل کنند از وجود جنبش کردی و جنگ در کردستان بهرهگیری کردهاند. همچنین در جنوب کردستان دفعات بسیاری این وضعیت بوجود آمده است. بویژه نیز در سالهای 61 تا 75 در شخص جنبش دمکرات به رهبری ملا مصطفی بارزانی پیشبرد یافت نیروهای منطقهای بویژه ایران و نیروهای بینالمللی نیز همچون امریکا از تضعیف دولت عراق سود میجستند بر این اساس هم به شکل مستقیم و یا غیرمستقیم با جنبش کردی در ارتباط بودند این ارتباط از جوانب بسیاری انجام میشد. اما هنگامی که با دولت عراق به توافق رسیدند بر اساسی که دیگر عراق از آنها پیروی نماید و دیگر موجب نگرانی آنها را فراهم نیاورد، آنان نیز با جنبش کردها قطع رابطه کردند. بیشتر از آن، حتی در موضع مخالف قرار گرفتند. و بدین شکل بار دیگر جنبش کردها را تصفیه کردند. در نتیجه بارها در داخل کردستان جنبش سیاسی نظامی که مطرح شدهاند از برخی وضعیت موجود در آن برهه استفاده کرده و تا اندازهای توانستهاند گامهایی به جلو بردارند. حتی برای مقطعی از زمان پیشرفت نمایند.
هنگامی که جنبش PKK را مدنظر قرار میدهیم میبینیم جنبشی نیست که بر این اساس برخاسته باشد یعنی هنگامی که PKK خود را سازماندهی نمود و همچون حزب مشی خود را آغاز کرد نه در جهان و نه در منطقه هیچ دولت و نیرویی به شکلی مثبت بدان ننگریسته است. همه با شک و گمان بدان نگریسته و PKK را بعنوان دشمن خود معرفی کردند. هنگامی که PKK همچون حزب مشی خود را آغاز نمود سیستم سوسیالیسم رئال وجود داشت. سوسیالیسم رئال خود را به شکل یک سیستم در جهان ایجاد کرده بود. هنوز متلاشی نشده بود. به شکل دوست و طرفدار انقلاب خلقها خود را عنوان میکرد. اما به رغم این نیز نه به شکل مادی و نه معنوی هیچ مساعدتی به PKK ننموده بلعکس آن سیستم و محافل آن سیستم در منطقه همیشه برای PKK مانعساز بودهاند. بیهدف نیست که دولتی همچون ایالات متحده امریکا از آغاز جنبش PKK را تعقیب نموده و همیشه بدون اینکه هیچ سبب و دلیل اخلاقی و سیاسی داشته باشد بدون وقفه سالهاست که جنبش PKK را در لیست ترور وزارت خارجه امریکا قرار داده است. اتحادیه اروپا در کل همیشه در تلاش تروریزه و کرمینالیزه کردن PKK بوده است. به این خاطر نیز دروغ، فریب و کارهای متفاوت بسیاری که هیچ ارتباطی با معیارهای اخلاقی و حقوقی حتی آن دولتها ندارد را در پیش گرفته است. از این نظر جنبش PKK از آغاز با توطئه روبرو شد. از طرفی در وهله نخست دولت ترکیه با نیروی استخباراتی، پلیس و به وسیله نیروی ارتشی بدون وقفه در بالاترین سطح جنگ قتلعام و تصفیه را در برابر PKK سامان داد. اما این کافی نبود و نمیتوانست بدین شکل PKK را تصفیه و تضعیف کند. به این علت ماشین جنگ ویژه به شکل توطئه، همیشه برای تصفیه این جنبش در فعالیت بود. به شکل نفوذی خواستند در میان جنبش نفوذ کنند و از درون متلاشی کنند. هر وقت که کوچکترین فرصتی برای بدون رهبری گذاشتن جنبش یافتند در راس رهبر آپو و بسیاری از اعضای مدیریت جنبش را مورد هدف قرار دادند. به اشکال سوقصد و فعالیت جاسوسهایشان در لبنان، سوریه و جنوب کردستان و جاهای بسیار دیگری این کار را انجام دادند. همچنین بخصوص برای کرمینالیزه کردن جنبش و به هر شکلی از گردهمآمدن خلق در اطراف جنبش همیشه بوسیله فشار و زور ممانعت ورزیدهاند. یعنی همیشه در تلاش بودهاند که مانع از این شوند جنبش با توده گسترش یابد، و به حرکتی مردمی و یا تودهای در آید. در راس توطئه با سوقصد اولف پالمه نخست وزیر سوئد انجام شد. همچنین در تلاش بودند اعمال بسیاری را بدین شکل، آگاهانه و برنامهریزی شده به حرکت PKK نسبت دهند. بدینگونه همچون یک جنبش کرمینال و شبکه جنایت معرفی کرده و بر این اساس قانونی در مقابل جنبش وضع کنند. سوقصداولفپالمه را به جنبش نسبت دادند. بیگمان هیچ سندی دال بر اینکه جنبش این کار را انجام داده باشد وجود ندارد. اما باز هم نیروی استخباراتی هم در اروپا و هم در ترکیه به شکلی مشترک اقدام به اینگونه کارها میکردند. در اصل فقط این نمونهها کفایت نمیکند. به رغم تمامی تلاشهای استعمارگران برای تصفیه حرکت، جنبش هر روز بیشتر گسترش یافت هم با اعضای مسلح و هم سازماندهی خلق و نیروی سرهلدان و تودهای بزرگ میشد. مشاهده کردیم که دشمنان جنبش کاملا قانون و حقوق را زیر پا گذاشتند حقوقی که خود وضع کرده بودند و سیستم آنها بر آن اساس مدیریت میشود را کاملا زیر پا گذاشته به جایش مرحلهای کاملا غیر حقوقی و غیر انسانی و بینالمللی در مقابل جنبش آغاز کردند. اینها را بسیاری با عنوان جنایات فاعل مجهول معرفی میکنند این مخفی بودن دولت است. یعنی دولت، نیروهای بینالمللی و همه نیز میدانند که فقط یک نیرو میتواند این جنایات را انجام دهد. آن هم سیستم دولت است اما دولت این واقعیت را انکار میکند بدین شکل با ایجاد رعب و وحشت در میان خلق و تصفیه کسانی که در آزادیخواهی نقشی فعال در میان خلق ایفا میکنند و میتوانند رهبری کنند و همزمان نیز دامن زدن به اختلافات و تجزیه در میان خلق بر اساس دینی، مذهبی، عشیرهای یعنی با روشهای غیر قانونی، حقوقی و اخلاقی به پیش بردند. بیگمان خلق از اینها متوجه ضرر و زیانهای بسیاری شد. اما وضعیت متفاوت این است که PKK بهرغم تمامی توطئهها توانسته است همیشه با ضرر و زیان اندک از آن رهایی یافته بعد از هر توطئهای هم به شکلی نیرومندتر استوار بماند و به مبارزه ادامه بدهد.
بدون شک توطئه بینالمللی 15 فوریه دارای ویژگی و کاراکتری متفاوت است شما این را چگونه مدنظر قرار میدهید؟
در واقع همه در مقابل توطئه 15 فوریه 1999 متعجب شد یعنی چنین وضعیتی پدید آمد در راس ایالات متحده امریکا بعنوان مرکز عملیات و اسرائیل که در منطقه خاورمیانه از نظر نظامی و تکنیکی مطرح است و بسیاری از کشورهای اعضای اتحاد اروپا همچون آلمان، یونان و کشورهای عربی بویژه مصر، دولت ترکیه و نیروهای بسیار دیگری بویژه از تاریخ 10 اکتبر 1998 برای دستگیری و تصفیه رهبر آپو وارد فعالیتی هماهنگ قرار گرفتند. این کار تمامی جهان را حیرتزده کرد. یعنی این سئوال برای جهانیان مطرح شد این انسان که برای دستگیری و نابودیش نیرویی همچون ایالات متحده امریکا که در سطح بینالمللی پیشقراول است و طرفداران منطقهای و بینالمللیاش در تلاشند چه کسی است و چرا؟ همچنانکه گفتیم همه حیرتزده شدند. به این علت نهتنها در چارچوب تاریخ کردها بلکه در تاریخ توطئه بینالمللی در جهان نیز چنین چیزی رخ نداده است. یعنی علت آن چیست که دولتی همچون ایالات متحده امریکا تمامی نیروهای خود را برای تصفیه یک شخص بسیج کند.
رهبر آپو و جنبش PKK بشکلی فعلی فعالیتی بر علیه امریکا و متفقانش و اروپا نیز انجام نداده است. بطور عملی از جانب PKK عملیاتی در مقابل منافع کشورهای ایالات متحده امریکا و اروپا انجام نشده است. بهرغم این نیز چرا این دولتها برای تصفیه رهبرآپو بسیج میشوند؟ به این خاطر بود که رهبر آپو بازی بینالمللی بر روی مسله کرد را تصفیه کرد. بویژه نیز کردستان همچون سرزمینی مستعمره بر اساس منافع نیروهای بینالمللی امپریالیست مستعمره شده و با انکار روبرو شده است. به این علت نیز مبارزه رهبرآپو و تاسیس PKK و مبارزه سیاسی و مسلحانه برای تصفیه سیستم استعمارگری بر روی کردستان پیشرفت نمود و این نیز از طرف میلیونها انسان کرد به آغوش گرفته شد این به مثابه ضربهای بزرگ برای سیستم امپریالیست بود. برای این نیز این سیستم با تمامی نیروهای خود برای تصفیه رهبر آپو و جنبش PKK بسیج شد. بر این اساس نهتنها در تاریخ کردستان بلکه در تاریخ جهان نیز چنین توطئهای گسترده و با مشارکت نیروهای بسیاری بوجود نیامده است. مثلا امریکا نه از نظر حقوق بینالمللی که خود امریکا بدان معتقد است و نه بلحاظ حقوق داخلی دولت، چنین حقی ندارد که به دنبال رهبر ما بیفتد. امریکا با چه حقی در زمان نخست وزیری امریکا "کلینتن" دولت سوریه را تحت فشار قرار داد تا دیگر سوریه اجازه ندهد که دیگر رهبر آپو در آنجا زندگی کند. هیچ دلیلی وجود ندارد که امریکا بدین شکل تعقیب کند. فقط همچنان که مشاهده شد همچون مسئلهای ویژه مدنظر قرار داده و به شدت تحت تعقیب قرار داد. چه ربطی به دولت مصر دارد که مابین سوریه و ترکیه در آمد و رفت باشد بخصوص برای اینکه دولت سوریه را تحت فشار قرار دهد تا سوریه دیگر اجازه ندهد رهبرآپو در خاک کشور سوریه بماند. اسرائیل با تقدیم اطلاعات و استخبارات به شکل تکنیکی و جاسوسی در هر جا از هنگامی که از شام خارج شده تا آتن و مسکو و بعد از آن در مرحله دوم از توطئه هنگامی که به "کنیا" میروند به تعقیب رهبری پرداخت این کار اسرائیل برای همه فاقد معنا است.
همچنین دولت روسیه بهرغم اینکه با کشور ایالات متحده امریکا و ترکیه در چالش است چرا بدین شکل بطور فعال در این توطئه مشارکت کرد. حتی یکی از دولتهایی که در توطئه بزرگترین ضربه را بر جنبش ما وارد آورده است نیز مسکو در کانون سیاسی جهان بود. دولت یونان که با دولت ترکیه دشمنی دیرینهای دارد چرا بدین شکل در توطئه مشارکت کرد و بزرگترین خیانت را مرتکب شد. بهرغم اینکه رهبری درخواست حق پناهندگی کرده بود و مطابق حقوق بینالمللی و حقوق دولت یونان نیز و اتحادیه اروپا اگر انسانی درخواست پناهندگی سیاسی نموده باشد، حائز اهمیت است که در مدت زمانی این درخواست مورد تامل قرار گیرد و بر این اساس نیز با تصمیم دادگاه یا مورد قبول واقع یا رد شود. بدون اینکه از این پروسدور پیروی شود با توسل به زور و فشار چرا دولت یونان رهبری را از کشور خود بیرون کرد؟ دولت آلمان مطابق تصمیم دادگاه خود تصمیمی در باره رهبری اتخاذ کرده بود چرا در جریان توطئه این حکم به مرحله اجرا در نیامد و اجازه نداد رهبری وارد آن کشور شود و از حق طلب کردن محکوم خود را از ایتالیا درخواست نکرد کاملا بلعکس تصمیمی اتخاذ کرد که عادتا دیگر خواهان پذیرش رهبری نیست. چرا ایتالیا 24 ساعته بر رهبری فشار آورد که از کشورش خارج شود. نمیتوان تمامی اینها را با حقوق و قانون جهانشمول، منطقهای، و قانون اتحادیه اروپا و دیگر کشورها توجیه کرد. چنین چیزی در هیچ قانون و عرف و عاداتی وجود ندارد. این کاملا یک توطئه پر از فریبکاری، دروغ، و دشمنی است. علت آن چیست؟ به این سبب است که در راس ایالات متحده امریکا و اروپا و در کل سیستم امپریالیست نقشهای که در مورد خاورمیانه داشتند آن بود که نظم نوینی به خاورمیانه دهند. برای اینکه خاورمیانه را در چاچوب منافع خود تنظیم کنند بایستی خلق از آن تغییر و تحولات بینصیب میماندند. به این دلیل نیز پیش از آنکه به خاورمیانه حمله کنند در وهله نخست میبایست خلقها را بدون رهبری بگذارند. بویژه نیز خلقی همچون خلق کرد که جغرافیایش در میان چهار کشور استعمارگر تقسیم شده است. این خلق همچون تمثیلگر اساسی مهمترین پتانسیل دموکراسی و آزادی در منطقه خاورمیانه با وضعیتی سازمانیافته و با وجود رهبری آگاه همچون رهبر آپو، تمامی تغییر و تحولات احتمالی در منطقه خاورمیانه در راستای منافع خلقها کانالیزه میشدند نه اینکه در خدمت امپریالیسم قرار گیرند. برای این نیز امپریالیسم قبل از آنکه در تلاش نظم نوین به خاورمیانه باشد حملهای بر نیروهای انقلابی و خلق انجام داد و این حمله در چارچوب توطئه بینالمللی بر علیه رهبر آپو بود. این است تفاوت توطئهای که بر علیه رهبری انجام شد که در تاریخ کردستان و حتی در تاریخ جهان بوجود نیامده است.
رهبری در سال گذشته در سالروز توطئه بینالمللی تشخیصی ارایه داد ایشان گفتند که توطئه بینالمللی خنثی گشته است، چه سبب و کدام واقعیت مبارزه این توطئه را خنثی نمود؟
البته توطئه به شکلی گسترده و با مشارکت نیروهای بسیاری که دور از انتظار بود، صورت گرفت. بایستی بر این نکته تامل نمود که چرا و در ازای چه چیزی روسیه به شکلی فعال در جریان توطئه مشارکت کرد؟ و چرا دولت یونان به شکلی فعال در جریان توطئه مشارکت کرد؟ مصر، اسرائیل، امریکا، در کمترین سطح ترکیه مشارکت کرد. در اصل توطئه همچون کوالسیونی بینالمللی، بر علیه PKK به رهبری رهبرآپو بود. نیروهایی که تا دیروز مخالف یکدیگر بودند با هم یکی شدند. در روابط خود مرحله جدیدی آغاز کردند. نوع روابط بر اساس این توطئه تغییر کرد پس توطئه تصمیم تصفیه اتخاذ کرده بود یعنی مدامیکه همه را بسیج کردند و هر چیز را فدا کردند مابین ترکیه و یونان، ترکیه و روسیه، ترکیه و اتحاد اروپا، صفحهای تازه در این روابط باز شد برای این نیز تصمیم گرفته بودند که جنبش آزادیخواهانه کرد را تصفیه کنند. آنها بر این باور بودند که اگر رهبر آپو تصفیه شود و بعد از آنکه جنبش کرد مدتی بدون رهبری باقی بماند جنبش نیز تصفیه خواهد شد. در تاریخ کردها این تراژدی بسیار تجربه شده است. یعنی وقتی که رهبری، لیدری تصفیه شده باشد جنبش کردها نیز متلاشی شده است. در طلب این بودند که این را با رهبر آپو نیز به انجام برسانند.
فاکتورهایی پدید آمدند که باعث شد توطئه آنگونه که برنامهریزی شده بود به موفقیت دست نیابد. در روز نخست توطئه و اسارت رهبری و پیش از آن نیز مرحلهای که خلق کرد در هر جایی از کردستان و خارج از میهن و هر جایی که کردها وجود داشتند نشان داد که این بار سطح سازماندهی و رهنمود آزادی کردها دیگر همچون گذشته به آسانی از بین نخواهند رفت. در روزهای نخستین توطئه و اسارت رهبری تصریحات وزیر خارجه آن وقت ایالات متحده امریکا وجود دارد «بوجود آمدن چنین راکسونی دور از انتظار ما بود». در واقع در انتظار چه چیزی نبودند؟ این گفته را میتوان بدین شکل آنالیز نمود یعنی نیروهای توطئهگر میخواهند بگویند لازمه تصفیه این جنبش را تماما انجام دادیم. برای این نیز در انتظار چنین راکسونی نبودند. در انتظار شکست، نآمیدی، و تجزیه بودند. اما آنچنان نشد کاملا عکس آن بیشتر از هر زمانی خلق کرد حول جنبش گردهم آمدند و بالاترین سطح، فداکاری، پایبندی، و انجام وظایف را از خود نشان دادند. مثلا در آن وقت انسانهای بسیاری بدن خود را بر آتش زدند همه اینها کادر PKK نبودند. در کشورهای مختلف جهان از زن و مرد، کوچک و بزرگ این عملیات را به انجام رساندند. این عملیات به این معنا بود که رهبر آپو همچون احیاگر مبارزه آزادی کرد مدرن و معاصر تا به آخر امید به آزادی را نزد کردها گسترش دادهاند و خلق کرد بغایت به آزادی در شخص رهبرآپو معتقد بوده و برای این نیز این پیام را به افکار عمومی جهان دادند، ما در شخص رهبری آزادی را احساس نمودهایم و از آن بسیار خشنودیم و به این علت نیز نمیتوانیم زندگی غیر از آن بپذیریم. بدین شکل بدن خود را بر آتش زده و این عملیات را به انجام میرساندند. این نمونهای بسیار بارز است. کسانی که این عملیات را به انجام میرساندند دارای چنین خصوصیاتی نبودند که فقط در یک زمینه و با یک رهنمود پرورش یافته باشند خیر انسانهایی از هر قشری در زمینههای مختلفی پرورش یافته بودند. اما در مسئلهای که رهبرآپو نقطه کلیدی و اولین مخاطب آزادی کرد و بنیانگذار و بانی مبارزه راه آزادی است، همفکر و همرای بودند. به این علت نیز حمله به رهبرآپو را همچون حمله به خود دانسته و اگر در راه نپذیرفتن آن حمله بمیرند نیز آن مرگ را به آسانی میپذیرند. این پیام بسیار مهمی بود یعنی بپاخیزی خلق در همه جای کردستان در شمال کردستان و کلانشهرهای ترکیه، و در شرق کردستان نیز، چنان عملیاتی گسترش یافت که دولت ایران نیز متحیر و سرگردان شد و بسیاری از انسانها که از نزدیک مسئله کرد را تعقیب میکردند نیز متعجب شده بودند. در جنوب کردستان، در شمال غربی کردستان، اروپا، و هر جایی دیگر ملت بپاخاست. به این علت یکی از علل عدم موفقیت توطئه پایبندی خلق با جنبش و رهبرآپو و ایستار فعال خلق کردستان در زمان توطئه بود. این مورد باعث شد که نقشههای توطئهگران اشتباه از آب درآید. این فاکتوری مهم است که باید همیشه مورد تحلیل قرار داد.
همچنین برخورد کادر PKK در زمان توطئه حائز اهمیت است. کادر PKK و بطور کلی جنبش PKK سنت جنبش سیاسی در جهان، منطقه و کردستان را تکرار ننمود بعد از اسارت رهبری حساب داخلی، تجزیه، کوچک شمردن و تصفیه را به خود ندید. و چنین تصوری نیز بوجود نیامد. کاملا بلعکس کادر PKK در کل خطمشی فدائیانه را برای خود اساس گرفت. در وهله نخست بر اساس محافظت از رهبر آپو و ارزش فرهنگ کردی تصمیم فدایی بودن اتخاذ شد. این خط اساس گرفته شد. این خطمشی بدین شکل خود را ابراز نمود چه در زندان، و یا بیرون از زندان آلترناتیوی بدون رهبر آپو وجود ندارد و برای این نیز لیدری رهبر آپو را برای خود اساس گرفتند و در این نکته تمامی نقشههایی که از طرف توطئهگران چیده شده بود خنثی شده و همراه با آن یک سری عملیات با بالاترین سطح فداکاری و قهرمانی و جسارت انجام شد. عملیات و شهادتهایی که در کلانشهرها، کوهستانها، و هر جایی انجام شدند. این نشانگر وضعیت تازهای بود. یعنی جنبش PKK در مقابل توطئه بینالمللی و کوالسیون بینالمللی بر علیه خود حتی اگر که به رهبری امریکا بوده باشد و در آن ترکیه، روسیه، اسرائیل، یونان، آلمان و ایتالیا نیز در آن جای گیرند، در برابر آن هیچ ترس و لرزی به دل راه نداده و گامی به عقب برنداشته و استوار و پابرجا ماند و در خطمشی فدائیانه پیشرفت بیشتری حاصل نمود. بدین جهت یکی از فاکتورهای اساسی که توطئه را خنثی نمود نیز ایستار کادرهای PKK و جنبش بود. پایبندی به رهبرآپو و با آمادگی برای دفاع از رهبرآپو همه چیز را آسان نمود. جنبش PKK در وهله نخست روح و تمامی امکانات دیگر خود را بسیج کرد که این مورد نیز نقشی اساسی ایفا نمود.
البته مهمتر از هر مورد دیگر نقشی است که خود رهبرآپو ایفا نموده است. هنگامی که رهبرآپو اسیر شدند بغایت مسئولانه برخورد نمودند. رهبر آپو مقاومتی کلاسیک را در پیش نگرفت و تسلیمیت را نیز نپذیرفت. مسئولیت بزرگ و نیروی سیاسی رهبری، رهبرآپو چگونه معین میشود؟ در سختترین و دشوارترین شرایط توانایی دفاع از مبارزه و توانایی یافتن زمینههای تازهای که مبارزه در آن تداوم داشته باشد. برای این نیز رهبری با ایستار خود در دادگاه و گسترش پارادایم نوین، زمینهای که در آن مبارزه آزادی خلق کرد به شکل مدرن و پیروزمندانه بدون مشکلی موجودیت داشته باشد، یافت. آنچه را که ما تغییر پارادایم مینامیم نیز این است. رهبری با تغییر زمینه قدیمی که جنبش آزادی دیگر نتوانسته در آن گامی به جلو بردارد، عظمت، پیشرفت کسب نماید در سختترین شرایط، در زندان بوجود آورد. بیگمان این کار شخصی عادی نیست. این از خصوصیات لیدرهاست. لیدر چه خصوصیاتی دارد؟ این است که همیشه بتواند زمینه رهایی، زندگی و پیشرفت را به خلق خود اهدا نماید. برای این نیز با طرز و روش نوینی مقاومت نمود. بدین شکل بطوری که توطئه خود را آماده ساخته بود ونیروی خود را گردهم آورده بودند روشی که برای خود اساس گرفته بودند، این بود که بتواند جنبش آزادی را در زمینه سابق آن تصفیه نماید. برای این نیز همه چیز را آماده کرده بودند. کاری که رهبر آپو انجام داد این بود که جنبش آزادی را از آن زمینه که برای تصفیه مساعد است خارج ساخته و در زمینه نوینی که نیروی دشمن توانایی تصفیه آن را نداشته باشد امکان زندگی [مبارزه] را فراهم آورد. به این سبب بود که اخیرا رهبری گفتند « به خلق کرد مژده میدهم که ما توطئه را با شکست مواجه ساخته و خنثی نمودیم.» در عرض این دو سه سال اخیر، هم از جانب رهبری و هم از طرف جنبش ما واقعیتی آشکار شد. این واقعیت که جنبش PKK توانسته تغییر استراتژیک را با موفقیت به انجام برساند.
در طول این ده سال گذشته، برای اینکه ما تغییر استراتژیک را به پیروزی برسانیم، تلاشهای بسیاری انجام دادیم. اما در جاهای بسیاری این کوششهایمان به نتیجه نمیرسید. دشواریها و مشکلات، عدم درک صحیح، موانع، و حملات دشمن وجود داشتند همه اینها باعث میشد که در مسئله تغییر دچار مشکلات بسیاری شویم. لیکن بهرغم آن نیز جنبش همیشه تداوم راه رهبرآپو را همچون پرنسیب اساسی برای خود اساس گرفت. رهبرآپو همیشه نیز از زندان از طریق دفاعیات رهنمودهای نوینی ارایه دادند. این نیز باعث شد که جنبش PKK بویژه در این سالهای اخیر به آسانی بتواند بگوید «ما تغییر استراتژیک را متحقق ساختیم». انجام تغییر استراتژیک و وارد شدن به پارادایم نوین و مرحله تغییر استراتژیک به معنای برهمزدن توطئه و پیروزی جنبش است. زیرا گذار به مرحله نو به این معناست که این روش توطئه دیگر نمیتواند به اهدافش دست یابد. به این علت رهبری به خلق مژده داد. گفتند «به خلق کرد مژده میدهم که توطئه خنثی گشته است». البته هنگامی که میگوییم توطئه خنثی شده به این معنا نیست که توطئهگران دیگر دست از سر خلق کرد برداشتهاند. اما میتوانیم بگوییم ما تغییر استراتژیک را بهرغم توطئه دشمنان انجام دادیم. به این سبب امروز تصفیه PKK مورد گفتگو قرار نمیگیرد. بلکه امروز تغییر سیاست دشمن مورد بحث و گفتگو است. اگر که توجه نماییم به این دلیل اخیرا برخی آنالیز، بحث و تحلیل بر سر مسئله تغییر و گشایش در مسئله کرد و چارهیابی این مسئله از جانب برخی محافل صورت میگیرند. هنگامی که PKK تغییر و تحول را در خود ایجاد نمود مرتبطٌ دشمن محکوم به تغییر خود است.
در زمانی که جنبش آزادیخواهانه کردستان پیشرفت و ژرفای بسیار و بیشتری کسب مینماید راه و روش توطئه پیچیدهتر، و گستردهتر میشوند و امروز در چهارمین مرحله از مبارزه کردستان، توطئه چگونه در پی رسیدن به اهداف شوم خود است؟
البته توطئه از نزدیک با وضعیت کردستان مرتبط است. نیروهای استعمارگر و حاکم در جهان میخواهند تمامی جهان را مطابق منافع خود نظم دهند. چارهیابیای دموکراتیک بر اساس آزادی، و برابری موضوع بحث آنها نیست. همیشه در طلب این هستند که خلق کرد وکردستان را در وضعیتی فرودست قرار داده و بدین شکل به اهداف منفعتطلبانه خود دست یابند. برای این نیز جنبش آزادی در کردستان همیشه نقشه آنها را خنثی کرده و همیشه برایشان ایجاد مانع میکند. امروزه خلق کرد دارای سازماندهی داخلی، جنبش و مدیریت، و رهبری که دایما رهنمود مشی صحیح و درست تقدیم میکند، میباشد. اینها باعث میشوند که بازی امپریالیسم و نیروهای استعمارگر بر کردستان و خلق کرد بینتیجه بماند. برای اینکه خلق کرد دارای سازمانیافتگی، فکر، و ارادهای مستقل متعلق به خویش است. تابع نیروی دیگری نیست، به استعمارگری راه نمیدهد، مقاومت نموده، فعال و پابرجا است. این باعث میشود که همیشه نیروهای استعمارگر برای اینکه این وضعیت را از میان بردارند به فکر توطئهچینی باشند.
بیگمان جنگی آشکار و مشهور در کردستان از طرف ارتش استعمارگر سامان داده میشود. بویژه نیز ارتش دولت ترکیه این جنگ را در روستا، شهر و کوههای کردستان گسترش میدهد. ظلم، شکنجه، کشتار، و تصفیه انجام میشوند. همچنین نیروهای بینالمللی ایستار و موضع مخالفت را در برابر خلق کرد، با ممنوعیت، تروریزه کردن، کرمینالیزه کردن جنبش آزادیخواه همیشه نشان میدهد. اما امروزه بویژه توطئه چه چیزی را در هدف خود دارد؟ یعنی توطئه به چه شکلی انجام میشود. ما نخست نیز گفتیم توطئه امری قانونی نیست حتی در قوانین استعمارگران نیز جای ندارد. یعنی زمانی استعمارگران توطئهچینی میکنند که قانون و سیستم و نیرویشان برای به سکوت واداشتن خلقها کافی نباشد آن وقت است که به دنبال روشهای توطئه برای رسیدن به هدف خود میرسند. بیگمان در این ده سال گذشته نیز بعد از اسارت رهبری، دشمن در صدد بود که در میان PKK گروهی خیانت را گسترش دهند و خطی خائنانه در پیش گیرند بر این اساس نیز کسانی همچون عثمان، بوتان و کسانی دیگر به مهره روشی از توطئه تبدیل شدند. لیکن پایبندی خلق با جنبش و پایبندی جنبش با رهبری آن را خنثی ساخت و امروز این خط خیانت دیگر برای خلق کرد فاقد معناست.
همچنین بویژه تلاش برای مسموم کردن رهبری وجود داشت، که جنبش در زمانی کوتاه توانست آن را افشا نموده و به افکار عمومی ابلاغ کند. این نیز بدین شکل خنثی شد. در این ده سال اخیر راه و روشهای بسیار دیگری از توطئه را امتحان کردند. اما امروزه هدف اساسی توطئهگران این است که قبل از هر چیز رهبرآپو سکوت کند، هم از نظر معنوی و از نظر فیزیکی تصفیه شود تا بتوانند در برابر رهبری، لیدر جعلی را در کردستان مطرح کنند. این کار هدف اساسی آنهاست. دشمن همیشه در پی انجام این کار است. آیا این فقط هدف دولت ترکیه است؟ خیر در راس ایالات متحده امریکا و دولتهای اتحادیه اروپا بر روی این مسئله همیشه در تلاش هستند. به این علت نیز همیشه به حمله ایدئولوژیک، جهت رسوا کردن رهبری متوسل میشوند. همیشه نیز مجال و گشودن راه پیشروی کسانی بعنوان جایگزین را در اختیار خود دارند تا همچون لیدر مطرح نمایند. فقط بیشانسی بزرگ آنها این است که خلق کرد بهتر از آنها رهبر آپو را میشناسد و در هر شرایطی به رهبری ایمان دارد و هیچگاه به غیر از رهبرآپو، کسی دیگر را بعنوان رهبر خود نمیپذیرد. کسانی را که میخواهند همچون لیدر معرفی کنند بغایت دارای شخصیتی ناپسندیده، فاسد و پلید هستند که همیشه با خلق دشمنی کردهاند و در میان خلق جایی ندارند. کسانی همچون "کمال بورکای، ابراهیم گوچلو"، و اسامی دیگری مطرح میکنند که خلق کرد غیر از بازی، توطئه و اعمال بد از آنها نشنیده است، که گاها در این اسناد اسمشان مطرح میشود. محال است این نقشه انجام گیرد اما دشمن در پی انجام آن است. همچنین بویژه اخیرا هدف توطئه، تجزیه جنبش آزادی و ایجاد دشمنی جنبشهای دیگر با جنبش آزادیخواهانه خلق کرد است . اخیرا چنین وضعیت آشکاری پدید آمد.
مدت مدیدی است که دولت ترکیه تحت نام "قانون پشیمانی" کسانی مجرم که مرتکب اعمال پلید، و کشتار غیرقانونی بر علیه کردها شدهاند، رها کردند. بویژه نیز حزبالله که اعضایش جنایتهای بزرگی در کردستان انجام دادند هزاران کرد میهندوست غیرمسلح را با شکنجههایی که در هیچ جای دنیا نه فاشیست آلمان، و نه دیکتاتورترین سیستم در جهان این نوع از شکنجه را انجام نداده، حزبالله و یا حزب کنترا با دستور دولت در مقابل خلق کرد انجام داد. برخی از اینها دستگیر شده و در زندان هستند فقط بوسیله "قانون پشیمانی (احساس ندامت)" همه اینها و برخی از روساهایشان که اخیرا آنها را نیز رها کردند. چرا اینها را رها کردند؟ این دولت در حالی که یک انسان کرد را بخاطر اینکه در یک متینگ به زبان کردی سخنرانی کرده، برای محکوم کردن از حقوق دموکراتیک خود استفاده کرده است، هزاران سیاستمدار کرد را هر روز در چارچوب ژینوساید سیاسی به زندان افکنده، اما این جنایتکارها و کسانی که در کشتار و شکنجه صدها انسان کرد میهندوست غیرمسلح، نویسنده، روشنفکر و زن و مرد دست دارند، رها میگردند. هدف این است که از این طریق در چارچوب پروپاگاندای اسلام سیاسی بتوانند در مقابل جنبش آزادیخواهی، در راس شمال کردستان، و در کل در هر چهار بخش کردستان آلترناتیو جنبش آزادی بوجود آورند. یعنی از یک طرف جنبش آزادی را تحت نام برخیها سختگیر و رادیکال، برخیهای دیگر عکس آن هستند، تجزیه کرده و به موازات آن در تلاش یافتن نیرویی آلترناتیو با رهنمود سیاسی، ایدئولوژیکی، کاملا متفاوت در کردستان میباشند. البته همزمان نیز تلاش برای تصفیه ادامه دارد یعنی فعالیتهای استخباراتی، سوقصد، بویژه نیز در برابر اعضای مدیریت در جنبش وجود دارد. امروزه بر علیه جنبش شیوههای بسیار دیگر توطئه و فریب که در امریکا و اروپا نیز به شیوههای مختلف بخصوص اعلامیه وزیر مالی امریکا با اداعاهای دروغینی در باره مدیریت شورای رهبری جنبشمان و همچین رفقای دیگری که وظیفه مدیریت را برعهده دارند که خود نیز بدان باور ندارند به تجارت مواد مخدر متهم میکنند، تمامی اینها برای تصفیه جنبش و همزمان نیز کرمینالیزه و تروریزه کردن است تا با ممانعت از گسترش و پیشبرد جنبش بتوانند آن را تحت فشار قرار دهند.
جنبش PKK ، حرکت آزادی به رهبری رهبرآپو بیشتر از هر زمانی دیگر نیرومند است، خلق کرد، جنبش آزادی و رهبرآپو را همچون تنها نماینده و بدون آلترناتیو برای خود میپذیرد. بهرغم همه توطئهها و حملات، این جنبش آگاه بر این است که چگونه پابرجا، استوار باشد و مبارزه آزادی را بسوی پیروزی هدایت کند. با این نیرو، ظهور این جنبش بهرغم توطئههایی که در فکر کسی نمیگنجد، برعلیه جنبش انجام میشود و از طرف کوالسیونی بینالمللی حملاتی بطور مشترک بر علیه آن پیشبرد داده میشود، امروز جنبش ما هنوز هم نیرومند و پابرجاست و با عناد و اصرار در پی حقوق خلق کرد است و برای آزادی آن به انجام مبارزهای بینظیر پرداخته که همزمان تضمینکننده پیروزی است. جنبشی که بتواند در برابر تمامی توطئهها به این شکل پابرجا بماند، بیگمان آن جنبش میتواند به پیروزی برسد. بایستی همه بویژه خلق کرد از این نظر ایمان داشته باشد. در زمانی که با امید پیروزی، و در چارچوب چهارمین مرحله از مبارزه محافظت از موجودیت و کسب آزادی خود با فعالترین شکل از مبارزه زندگی میکنیم، دقیقا در این زمان که تمامی نیروهای توطئهگر را محکوم میکنیم، همزمان نیز در وهله نخست کسانی که با آتش زدن بر جان خود اطراف رهبرآپو حصاری از آتش بوجود آوردند و برای آزادی و محافظت از رهبری و ارزشهای آزادی بدون تردد زندگی خود را فدا نمودند را با احترام به یاد میآوریم و با امید پیروزی سوگند یاد میکنیم ادامهدهنده راه آن شهدا باشیم
Warning: Trying to access array offset on value of type bool in /home/komunar/public_html/fa/includes/reklamlar.php on line 37
Warning: Trying to access array offset on value of type bool in /home/komunar/public_html/fa/includes/reklamlar.php on line 38
Warning: Trying to access array offset on value of type bool in /home/komunar/public_html/fa/includes/reklamlar.php on line 39
Warning: Trying to access array offset on value of type bool in /home/komunar/public_html/fa/includes/reklamlar.php on line 40
Warning: Trying to access array offset on value of type bool in /home/komunar/public_html/fa/includes/reklamlar.php on line 41
Warning: Trying to access array offset on value of type bool in /home/komunar/public_html/fa/includes/reklamlar.php on line 42
Warning: Trying to access array offset on value of type bool in /home/komunar/public_html/fa/includes/reklamlar.php on line 37
Warning: Trying to access array offset on value of type bool in /home/komunar/public_html/fa/includes/reklamlar.php on line 38
Warning: Trying to access array offset on value of type bool in /home/komunar/public_html/fa/includes/reklamlar.php on line 39
Warning: Trying to access array offset on value of type bool in /home/komunar/public_html/fa/includes/reklamlar.php on line 40
Warning: Trying to access array offset on value of type bool in /home/komunar/public_html/fa/includes/reklamlar.php on line 41
Warning: Trying to access array offset on value of type bool in /home/komunar/public_html/fa/includes/reklamlar.php on line 42
Warning: Trying to access array offset on value of type bool in /home/komunar/public_html/fa/includes/reklamlar.php on line 37
Warning: Trying to access array offset on value of type bool in /home/komunar/public_html/fa/includes/reklamlar.php on line 38
Warning: Trying to access array offset on value of type bool in /home/komunar/public_html/fa/includes/reklamlar.php on line 39
Warning: Trying to access array offset on value of type bool in /home/komunar/public_html/fa/includes/reklamlar.php on line 40
Warning: Trying to access array offset on value of type bool in /home/komunar/public_html/fa/includes/reklamlar.php on line 41
Warning: Trying to access array offset on value of type bool in /home/komunar/public_html/fa/includes/reklamlar.php on line 42